اندر مشاجره لفظی نصیرخان و مش رجب رمال و فیصله یافتنش به حول و قوه الهی
(قسمت اول) نصیر خان درآمد که: آقا جانتان سلامت باشد. این وبا هرچند سال یکبار نفوس را نصف می کند. اگر به همین نظم و نسق باشد، چشم بد دور، گوش شیطان کر، یا من می مانم یا شما. اگر ما رفتنی بودیم که هیچ (گریه امانش را نداد تا “هیچ” بودن این موضوع را شرح دهد. کمی آرام که گرفت ادامه داد) آن شاه شهید که تا وبا می آمد درشکه را راه می انداخت و می رفت افجه و لواسانات و مردم را به یک ورش هم حساب نمی کرد! حرف نصیر خان به اینجا رسیده بود که