ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

آرشیو مقالات

مگه خاطرخواهی به این سادگیا علاج میشه بی پدر؟ (۶) دایی جان ناپلئون بر تخت روانکاوی
یکی دیگر از شخصیتهای مرکزی داستان، شازده اسدالله میرزاست (همان که در کودکی فکر می‌کردم اوست که کلمات رازآمیز را می‌سازد!). داستان عشق نافرجام او در پرده آخر داستان رمزگشایی می‌شود، و مشخص می‌شود که تمام زن‌بارگی‌ها و خوش‌باشی‌های ظاهری او، در اصل جایگزینی هستند برای یک ابژه (هدف) جنسی از کف رفته. در واقع، عمو اسدالله راه حل عشق از کف رفته‌اش را در فروکاستن آن به روابط جنسی با افراد بسیار یافته است. این بار در او با فروکاستن عشق روبرو هستیم، و نه با جابجا کردنش (آنطور که در دائی‌جان دیدیم)، به همین خاطر هم او هیچ
ادامه مطلب
آموزه من (۸)
– همانطور که فکر می کنم برای شما روشن کرده ام، نزدیکترین ارتباط بین بر آمدن روانکاوی و دنباله حقیقتا ملوکانه کارکردهای علم وجود دارد. گرچه ممکن است در وهله اول آشکار نباشد، یک رابطه خاص هم عصر بودن وجود دارد بین واقعیت آنچه در حوزه آنالی تیک ایزوله و متراکم شده است، و این حقیقت که در هر جای دیگر، تنها علم است که هنوز حرفی برای گفتن دارد. آن اگر اجازه بدهید یک اعلامیه علمی است. معلوم است که اینطور است، و چرا نبایستی باشد؟ با این حال، آن کاملا آن چیزی نیست که هست، چرا که من
ادامه مطلب
آموزه من (۹)
-در حواشی یک نقاشی کوچک توسط گویا، ما این کلمات را می یابیم: «خواباندن عقل و خرد، هیولاها می زاید.» این خوشگل و زیباست، و چون توسط گویا [گفته شده]، حتی خوشگلی اش بیشتر است – ما می توانیم هیولاها را [در نقاشی اش] ببینیم. می بینید که وقتی دارید حرف می زنید، همیشه بایستی بدانید کجا توقف کنید. اضافه کردن «هیولاها می زاید» به نظر خوب می رسد، این طور نیست؟ این آغاز یک رویای بیولوژیک است. سالیان سال بر بیولوژی گذشت تا آن هم منجر به زایش علم شود. آنها مدتهای مدیدی صرف آن کردند که روی گوساله
ادامه مطلب
آموزه من (۱۰)
– فکر می کنم شما موضع مرا در این مورد می دانید، اما اگر نمی دانید، در موقعیتی هستم که آن را برایتان بهتر روشن کنم. قاطی کردن سوژه با پیام یکی از ویژگیهای بزرگ تمام چیزهای ابلهانه ایست که در مورد به اصطلاح فروکاستن زبان به ارتباط دارد گفته می شود. کارکرد ارتباطی هرگز مهمترین سویه زبان نبوده است. این نقطه شروع من بود. فون فریش فکر می کند که زنبورها واجد زبان هستند (۱) چون آنها چیزهایی را به همدیگر انتقال می دهند. این درست از همان قماش چیزهایی است که مردم گاه به گاه می گویند وقتی
ادامه مطلب
آموزه من (۱۱)
– از من می پرسند چرا من در مورد سوژه صحبت می کنم، چرا من به فرض آن را به فروید اضافه کرده ام. آن [سوژه] تمام چیزی است که در فروید در موردش صحبت کرده می شود. اما به روشی سبعانه و آمرانه مورد صحبت قرار می گیرد. آن یک نوع کار بولدوزری است، و تمام آنچه را سعی کرده اند در مورد سوژه هزاران سال در سنت فلسفی بپوشانند دوباره به زندگی بر می گرداند. -اوضاع اینجوری است که وقتی دست روی موضوعات مشخصی می گذارید، می فهمید که کسی قبلا روی آنها ادعا دارد. یکی از مردمانی
ادامه مطلب
حد نهایی پرواز انسان…
یادم هست در اولین کتابم «روشهای علمی و کاربردی مطالعه» جمله‌ای از بنجامین دیسرائیلی وجود داشت که در آن زمان خیلی مرا تحت تاثیر قرار داد، گویی گل سرسبد جمله‌های کتاب بود که خیلی از جمله‌های من که در آن زمان جوان نورسته‌ای بودم ارزش داشت، و نکته حیرت‌آور این است که اکنون بعد از بیش از سی سال که از چاپ آن کتاب می‌گذرد، هنوز هم تاثیر این جمله بر من وجود دارد. دیسرائیلی می‌گوید: «افکار عالی را در خود پرورش بده، چرا که هیچگاه از افکار خود بالاتر نخواهی رفت…» در تمام این سالها، شاهد بوده‌ام که چه
ادامه مطلب