کتاب: راهنمای کمبریج لکان،
ویراستار: ژان میشل راباته،
ترجمه: دکتر فرزام پروا،
انتشارات خوب،
شهریور ۱۴۰۲
کسانی که با ادبیات روانکاوی آشنایی دارند، در مواجهه با کتاب لکان، راهنمای کمبریج، دچار حسی از اعجاب و تحسین میشوند. گرد هم آوردن چنین جمعی از روانکاوان نامآشنای خلاق، مانند کولت سولر، الیزابت رودینسکو، دایانا رابینوویچ و داریان لیدر و … در کنار روانپزشکان و ادبیان و زبانشناسان دیگر از چهار قارهی دنیا، که هر یک مؤلف و نویسنده بیمدعای چندین جلد کتاب و گشایندهی مسیرهای نوین در دانش توأم با خلق و تحول روانکاوی هستند، آنهم در یک گروه و برای یک کتاب، علیالظاهر تنها از انتشارات دانشگاه کمبریج بر میآید. کاری یگانه، و تا آنجا که میدانم، بیدنباله! دانشگاهی که تاریخچهی آن به هشتصد سال پیش و زمان پادشاهی هانری سوم بر میگردد، و در میان صدها دانشمندی که در تاریخ این دانشگاه ظهور کردهاند، تنها برخی از نامها عبارتاند از فرانسیس بیکن، آیزاک نیوتن، چارلز داروین و لودویگ ویتگنشتاین!(۱) کسانی که خود پیونددهندهی دانشهای گوناگون و خالق مسیرهای جدید در علم بودهاند. به نظر میآید اگر بنا باشد برای شخصیتی چندوجهی مانند ژک لکان راهنمای جامعومانعی نوشته شود، جای آن همینجاست. البته وقتی پانزده نفر اهل قلم برای کاری گرد هم میآیند، هر یک ممکن است سبک نگارشی خود را داشته باشند؛ از سبکی غزلوار و شاعرانه مانند سبک ویراستار مجموعه، ژان-میشل راباته، تا سبکی ساده و روان مانند سبک کولت سولر که از قضا مشهورترین روانکاو این مجموعه نیز هست(۲). خود ناشر این کتاب را در بردارندهی قلمروهای کلیدی زندگی و آثار لکان معرفی کرده و در معرفی لکان چنین آورده: «لکان روانکاوی را زمانی که دچار افول فکری شده بود، تحت لوای فلسفه و زبانشناسی تغییر شکل داد. او از `بازگشت به فروید’ جانبداری کرد و منظورش خواندن دقیق متن اصلی آثار فروید بود. لکان تأکید داشت که روانکاوی `مانند یک زبان’ ساختاری شده است. تمام مقالات این `راهنما’ متمرکزند بر اصطلاحات کلیدی لکان در مسیر توسعهی دشوار و خاص و منحصر بهفرد روانکاوی به دست او. این مجموعه چشماندازهای تازه و در دسترسی در مورد آثار این متفکر پرجبروت و تأثیرگذار میگشاید. این مقالات شامل گاهشمار مفیدی از زندگی لکان و راهنمایی برای مطالعهی بیشتر است و برای مطالعهی دانشجویان و استادان به یک اندازه سودمند است.»
در ایران، خوشبختانه در زمینه روانکاوی ترجمههایی از متون اصلی روانکاوی مانند آثار فروید، در دست انجام است. اما برای لکان نیاز به متنی سخته و سنجیده، قابل اعتماد، مدلل، جامع و فراگیر، روشن و صریح کاملا احساس میشد؛ متنی که به دور از فریب و دوزوکلک یا هذیانهای شخصی باشد و بتواند معرفی درخوری از لکان از چندین وجه گوناگون ارائه دهد؛ متنی که از تعصب و پیشداوری و بتسازی دور باشد. متأسفانه در سرزمین ما، مسخ و نسخ متون اصلی و بنیادی روالی رایج است و اقبال خوانندگان هم به این نوع از کتابها، که از سادگی فریبندهای برخوردارند، بیشتر است:
یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد
بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم
(۱) البته فهرست نامهای بزرگ از این بیشتر است: از نامهای دیگر میتوانیم به جان میلتون، جرج بایرون، ادوارد فیتزجرالد (مترجم رباعیات خیام به زبان انگلیسی) و واتسون و کریک (کاشفان ساختار مارپیچی دیاناِی) اشاره کنیم.
(۲) اینکه مشهورترین نویسنده و روانکاو این مجموعه از سادهترین کلمات در مقاله خود استفاده کرده، حاکی از نوعی پختگی در اندیشههای اوست.
(برگرفته از مقدمه مترجم)