آموزه من (۷)
این روشن و بدیهی است که آنچه من آموزش می دهم با آنچه ما تجربه روانکاوی می نامیم کار دارد. آنها می خواهند تمام آن را به چیزی جا به جا کنند که ، نمی دانم، چیزی که آن را در موقعیتی برای دانسته شدن قرار نمی دهد، چیزی که اسم خوشگلی هم روی آن می گذارند که صدایش شبیه یه عطسه است، یک Weltanschauung[جهان بینی]. دور باد از من که انقدر متظاهر باشم. این چیزی است که بیش از هر چیزی دیگری از آن متنفرم. خدا را شکر که هیچ وقت خودم را با چنین چیزی قاطی نمی کنم. Weltanschauung هرگز.