– مفهوم پایان روانکاوی در روانکاوی لکانی دیگر از کجا آمده؟ مگر ناخودآگاه پایانی دارد؟
– خیر، ندارد! سوال خوبیست که از کجا آمده، چون دقیقا این مفهوم متناقض و فریبنده، از جایی آمده: از جمله، از جنگ تا حدی بیهوده ای که لکان با IPA داشت، و می خواست بین روش روانکاوی خودش و سایر روانکاویهای تحت نظر IPA نوعی تمایز ایجاد کند، و اعلام کرد که روانکاوی یک پایان فرضی دارد، و یک گروه هفت نفره، تعیین می کنند که کسی به این پایان رسیده است یا نه!
گرچه پویایی و خلاقیت لکان و باز بودنش بر اشتباهات، موجب شد یکسال پیش از مرگ، مدرسه اش را منحل کند، و در این ایده پردازی تجدید نظر کند، واین بخش از تئوری خود را (Pass) یک شکست به حساب آورد.( کاترین میلو)
با این وجود نبایستی از یاد برد که تنها روانکاوی لکانیست که یک نوع گفتار جدید خارج از گفتار دانشگاهی به وجود می آورد، و وجه اجتماعی قدرتمندی دارد. درک IPA از روانکاوی، درکی در جهت تطابق آن با گفتار کاپیتالیستی و اربابی است. اگر روانکاوی از این گفتار خارج نشود، تنها به یک راهکار فرقه سازی ختم می شود. متاسفانه در سرزمین ما، تقریبا در تمام گروه هایی که داعیه آموزش روانکاوی دارند، این فرقه سازی به وضوح آشکار است، و هنگامی که این فرقه ها به دعوای لفظی با هم می پردازند، حقایق رقت آوری آشکار می شوند. همین ویژگی فرهنگی، دلیل کافیست که من سوای بررسی و خواندن متون فروید و لکان – که در جهت یاری رساندن به روانکاوی فردیست – چیزی به نام “آموزش روانکاوی” ندارم، و همواره افراد را از دنباله روی این فرقه ها – که تقریبا هرجا آموزش روانکاوی وجود دارد، یک قانون است – برحذر داشته ام. برخی از این فرقه ها حتی این ادعای فریبنده را دارند که با دو سه سال آموزش، روانکاو تربیت می کنند! چه کسی حوصله دارد یکی دو دهه عمر خود را صرف آموزش روانکاوی کند؟ با چنین چشم اندازهای فریبنده ایست که فرد وارد گروهی می شود که خروج از آن به سادگی ممکن نیست، و گاهی این اشتباه، کل زندگی یک فرد را درهم می پیچد، و هرچه زمان می گذرد، جدا شدن از فرقه را دشوارتر می سازد.