ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

آرشیو مقالات

گلهایی از بهارستان جم (JAM) به پیشواز سال ۲۰۱۷
شهرستان جم در منتهی الیه شرقی استان بوشهر محله ای خوش آب و هوا دارد به نام بهارستان. این نگین استانی است که دیر زمانی پیش به دست رادمردانی چون رئیسعلی دلواری و محمدرضا کازرونی مقارن با وقوع جنگ جهانی اول، پوزه روباهی پیر به نام انگلستان را که چشم ناپاکش را به خاک این سرزمین و جان ساکنانش دوخته بود به خاک مالید، گرچه این روباه با راه انداختن قحطی جان میلیونها انسان بی گناه را گرفت. بهارستان اکنون رستنگاه گل هایی است که دسته ای از آنها را برایتان خوشه چین کرده ایم، خاتمی از جم ( آخر
ادامه مطلب
نامه ای از تهران در غبار
بهمن جان سلام امیدوارم حال تو و چخوف عزیزت خوب باشد. خوب آنجا کنار چخوف کز کرده ای ها. دیگر یادی هم از شهر و دیار خود نمی کنی. من کسالت مختصری داشتم، ولی به حمدالله حالم بهتر است. در ضمن از حافظ دانی چخوف هم اصلا تعجب نکردم. می دانی بزرگترین نویسنده اروپا یعنی گوته، که فاوست او پر است از اسرار روح و روان و جادوی احضار روح، در مورد حافظ چه گفته است؟ خودت قضاوت کن: «اگر کلمات عروس و روح و روان داماد اند تنها واقفان به این حقیقت، عشاق حافظ اند» می بینی که حق
ادامه مطلب
مبارک است! به عصر ترامپ خوش آمدید!!! – «هنگامی که…» ترامپ وارد می شود… یا دهه ی پشک خر
رزا لوکزامبورگ: بشریت دو راه بیشتر پیش رو ندارد: سوسیالیزم، یا توحش. لحظه ای چشمانمان را ببندیم و فکر کنیم که سالها پیش – مثلا در دهه شصت – یک منجم باشی برای سال ۹۵ چنین پیش بینی می کرد: – روزگاری خواهد آمد که سردمداران صلح درونی (مانند راهب های بودایی) نه تنها برای صلح جهانی خودسوزی نمی کنند، بلکه برای اثبات هجو بودن چنین هدفی به نسل کشی می پردازند (میانمار کنونی) – زمانی خواهد آمد که بدترین بی ادبی و بی حرمتی را نه در چاله میدان تهران، یا در یکی از زندانهای بی در و پیکری
ادامه مطلب
نامه ای دیگر از یالتا
دکتر جان سلام. امیدوارم حالکت به قول کردا «خاص» باشه. البته خاص هم بود چون تا دلت خواست بارم کردی. ببینم این موضوع تنقیه چیه انقده می کشی وسط؟! سوالت را هم پرسیدم. چخوف سری تکان داد و گفت: «ای دل غافل! تو اون مملکت چه خبره؟» من هم گفتم: «چه خبره؟» چخوف گفت: «ظاهرا بدجوری دلش رو خون گردن! این جور که معلوم است بخاطر مصالحی از حقوق خودش دست کشیده، اون وقت همان کسانی که حقوقش را غصب کرده اند، او را متهم به ناسپاسی کرده اند. این همه بخاطر این است که او قدر خودش را آنطور
ادامه مطلب
پاسخ روانکاوی به درمان شناختی – رفتاری (CBT) – بخش سوم و پایانی
(۶) برخوردی که ما در برابر این بزرگ دیگری اتخاذ می کنیم و اینکه آیا اسم آن را منازعه یا نقد می گذاریم، یا هر چیز دیگر، به برخورد تمدن ما در این لحظه بستگی دارد. آیا مردم چنین سطحی از کنترل و مقررات دولتی را قبول خواهند کرد؟ آیا مردم مشتاقند که مثل ماشین تلقی شوند؟ یا می خواهند با آن مخالفت کنند، فاکتوری که نمی توانیم آن را تضمین کنیم. در اساس ما تاثیر زیادی نمی توانیم بگذاریم. همانطور که توماس اسوولوس گفت این مساله ای در مورد یک پاسخ اخلاقی است. برای من، مدل زبان CBT دقیقا
ادامه مطلب
پاسخ روانکاوی به درمان شناختی – رفتاری (CBT) – بخش دوم
دنباله مقاله جذاب JAM را در ادامه می خوانید:(۳) وقتی با CBT مواجه می شویم با پدیده جدیدی روبرو هستیم. آیا CBT فقط استفاده از تلقین است که از مدتها قبل می شناختیم، تلقینی که در قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم داشتیم، و فقط یک تدوین جدید [است]؟ می ترسم CBTتنها تدوین جدیدی از تلقین نباشد، چون آن نوعی محصول جنبی و وحشتناک خود روانکاوی است. CBT چیز جدیدی است. به عبارتی پسا تحلیلی است، یا پسا فرویدی.وقتی مصاحبه های اخیر با آ. ب. [آئرون بک] را در نیویورک تایمز یا واشنگتن پست می خوانید، می بینید او روانکاو
ادامه مطلب