دارالخوف!
ترس تمام مردم شهر را فرا گرفته بود. شبها مردمان خوابشان نمی برد و روزها با تجمع در خیابانها انتظار بلایی را می کشیدند که هر لحظه ممکن بود از آسمان نازل شود. اما ترس چی؟ بله، سوال خوبی است. «گودزیلا». مردمان آنقدر از این کلمه می ترسیدند که حتی از ورود آن به کاسه سرشان ابا داشتند، چه رسد به بر زبان آوردنش. لاپوشانی و سرکوب این کلمه کار را به جایی رسانده بود که – چنان که همیشه سرکوب میوه های حیرت انگیزی به بار می آورد – این کلمه حضور نامحسوس خود را در هر جمله ای