ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

به توی نازک و ناب…

به توی نازک و ناب که چون شعله‌ای (اشتفان گئورگ ۱۹۳۳ ۱۸۶۸)

 

به توی نازک و ناب، چون شعله‌

به توی روشن و ترد، چون بامداد

به توی شکوفان، چون شکوفه

به توی پنهان و صاف، چون چشمه

 

به تو همراه، در دشت‌های پُر آفتاب

به تو آغوش، در غروب پُر مه

به تو فانوس، در معبر تاریک

به تو روحْ باد، به تو تش‌باد.

 

ای آرزو و فکر من!

تو را در هر نفس به سینه می‌کشم

تو را در هر جرعه می‌نوشم

تو را در هر عطری بوسه می‌زنم

 

به توی شکوفه، جوشان

به توی چشمه، پنهان و صاف

به توی شعله، نازک و ناب

به توی بامداد، روشن و ترد.

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی