ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

نوشتن، همین و تمام… (به مناسبت روز مظلومانه ای به نام روز قلم!)

«هیج کس برای بدست آوردن شهرت نمی نویسد، که در هر صورت چیز ناپایداری است، یا برای توهم جاودانگی. قطعا ما اول از همه برای ارضای چیزی درون خودمان، و نه برای دیگران، می نویسیم. البته که وقتی دیگران تلاشهای یک نفر را ارج می نهند، رضایت درونی او افزایش می یابد، اما در هر صورت ما در درجه اول برای خودمان می نویسیم، بدنبال یک تکانه درونی.»

«کاشفین بزرگ لزوما مردان بزرگی نیستند. چه کسی چهره جهان را بیشتر از کریستف کلمب تغییر داده است؟ او که بود؟ یک ماجراجو. درست است که او کاراکتر داشت، اما مرد بزرگی نبود… مردان بررگ [کسانی بودند] چون گوته، کانت، ولتر، داروین، شوپنهاور، نیچه…»«کسی که آغاز به دریافت و کشف تسلسل حیرت انگیز جهان و قوانین غیرقابل تغییرش می کند به زودی خودش را فراموش می کند.»«تنها اذهان نادر واقعا و حقیقتا علمی می توانند شک را تاب بیاورند، شکی که با تمام دانش ما پیوستگی و اتحاد دارد.»«من همیشه از این موضوع متاسف بوده ام که یک غیر متخصص، که هیچ تجربه ای با بیماران ندارد، به سختی ممکن است قضاوتی را در مورد درستی نتایجی که در نوشته هایتان آورده اید شکل دهد. اما هر چه باشد این موضوع در مورد تمام دستاوردهای علمی صدق می کند.»

همه جملات بالا از فروید هستند بجز جمله آخر، که از نامه اینشتین به فروید در ماه مه ۱۹۳۹ آورده شده است.

منبع:

The LIfe and Work of Sigmund Freud/by Ernest Jones/Basic Books/New York

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی