…موسیقی هرگز موجب رنج واقعی در ما نمی شود٬ و حتی در دردناکترین آکوردهایش همچنان خوشایند می ماند٬ و ما دوست داریم سرگذشت مرموز اراده مان و تمامی هیجانات و تقلاهای آن با درنگ ها٬ تاخیرها٬ موانع٬ و مصایب گوناگونشان را٬ حتی در غم انگیزترین ملودی ها٬ و از زبان آن بشنویم. از سوی دیگر آنجا که در زندگی واقعی و بلایا و ترس های آن خود اراده ی ما آن چیزی است که برانگیخته می شود و عذاب می کشد٬ دیگر با اصوات و نسبت های عددی آنها سروکار نداریم٬ برعکس
اکنون خود ما رشته ی لرزانی هستیم که کشیده و فشرده می شود.
(از شوپنهاور در جهان همچون اراده و تصور/ ترجمه ی رضا ولی یاری/ نشر مرکز ۱۳۸۸)