ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

مدرسه لکانی: زنده کننده مدارس روزگار باستان

می دانید که مدارس روزگار باستان به تدریج متروکه شدند. آنها مدارسی بودند که شاگردان می آمدند تا به سخنان افراد گوش بسپارند. آنها چیزی بودند که لکان وقتی مدرسه خودش را پایه گذاری کرد، «مأمن و پناهی از تمدن و ناخشنودی هایش» نامید. او به مدرسه خودش بر اساس مدلی از مدارس روزگار باستان نگاه می کرد: پناهگاهی از تمدن و ناخشنودی هایش. وقتی ما افلاطون را می خوانیم روشن است که شور و اشتیاقی در اطراف و اکناف مدارس وجود داشته – مردمان می خواستند بدانند که آیا عیاش ها و خوش گذران های زمانه به سقراط گوش می دهند یا نه. این مد بود. خبرهای بزرگ اینجا بود.
دیدن این شگفت انگیز است که چطور در طول تاریخ، بعد از اینکه مسیحیت ظاهر شد، این مدارس رفته رفته خالی و متروکه شدند. این موضوع به خاطر تغییری در سلیقه و ذائقه بود. برای فیلسوفان آن زمان که در مدارس باستان تربیت شده بودند، مسیحیت آنقدر خام بود که آنها نمی توانستند بفهمند که مردم چطور مسحور آن شده اند. در طول زمان آنها مسیحیت را تصفیه کردند و ترقی دادند.

نوشته: ژک آلن میلر/ مترجم: دکتر فرزام پروا
A Discussion of Lacan’s Kant with Sade /Kent state University 1989

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی