شمس:
یکی مزیّنی را گفت که «تارهای موی سپید از محاسنم برچین!»
مزیّن نظر کرد: موی سپید بسیار دید. ریشش ببرید به یکبار، به مقراض، و به دست او داد. گفت که «تو بگزین – که من کار دارم.»
مولانا:
هر حرکتی که آدمی میکند سؤال است و هر چه او را پیش میآید، از غم و شادی، جواب است. اگر جواب خوش شنود، باید که شکر کند و شکر آن بود که هم جنس آن سؤال کند که بر آن سؤال این جواب یافت و اگر جواب ناخوش شنود، استغفار کند زود و دیگر جنس آن سؤال نکند…
گفت:«مادر را چرا کشتی؟» گفت «چیزی دیدم، لایق نبود.»
گفت «آن بیگانه را میبایست کشتن» گفت «هر روز، یکی را کشم؟»
اکنون، هر چه تو را پیش آید، نفس خود را ادب کن، تا هر روز با یکی جنگ نباید کردن.