آوخ! برگ نادان!
به کجا خواهی رفت؟
و برگهای دیگر از کجا باید بیایند؟
عدمی که از مغاک اش می ترسی کجاست؟
وجود درونی خود را بشناس
همان چه را چنین سرشار از عطش هستی است
بار دیگر آن را
در نیروی درونی مرموز شکوفنده ی درخت
بازشناس…
بد نیست بدانید این شعر بخشی است از یکی از مهمترین کتابهای فلسفی تمام قرون و اعصار یعنی جهان همچون اراده و تصور (شوپنهاور) که پیش از این به آن اشاره رفت…