سخنران: دکتر فرزام پروا
تاریخ: ۹۴.۱۱.۲۰
محل: تالار کمال دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران.
پیاده کننده: هدا لایق
مطابقت دهنده: صدف کارخانه چی
اینها همه اندیشههایی است که همینطور رشد و گسترش پیدا کرده، پرورده شده است. در نهایت ما آثار کالوینو را در کنار خودمان داریم. کالوینو در یکی از آثار خودش که « شش یادداشت برای هزاره بعدی » است، البتّه مجموعه سخنرانیهایی است که قرار بوده در آمریکا برگزار کند که متأسفانه قبل از ایرادش فوت میکند، ولی خب، نسخش هست. البتّه باز شاید بشود گفت طنز روزگار است که این شش یادداشت، پنج یادداشت است، چون آخریاش را فرصت نکرد بنویسد و این غیاب را ما اینجا هم در کار کالوینو داریم. کسانی به کارهای کالوینو علاقهمند هستند و میخواهند بیشتر بدانند، به نظرم این اثر خیلی خوب است. چون نشان میدهد که چطور حوزههای مختلف فکری در اروپا بر هم تأثیر میگذارند و از هم تأثیر میپذیرند. مثل جزیرههای دورافتاده نیستند که یک نفر مثلاً یک کتاب « بوف کور » بنویسد و بعد هم سالها همین طور به او ناسزا بگویند که مثلاً این چه کتابی بود که نوشتهای؟ این حوزههای مختلف باهم در ارتباط هستند. حتّی در این کتاب در مورد کشف نیوتن صحبت میکند. مثلا ًیکی از ویژگیهای خوب نوشته ادبی را اسمش را بیوزنی گذاشته و بعد هم راجع به این صحبت میکند که چطور بعد از کشف نیوتن در مورد جاذبه، خود موضوع وزن یک موضوع شده است. ولی ما که عادت کردیم به یک سری آثار ادّبی خاص، نمیخواهم آثار خوب را زیر سؤال ببرم، ولی یک جور آثاری که مثلاً یک جور خاطرهنویسی است و یک مقدار هم جنبههای رنگ و لعاب رمانتیک هم به آن اضافه میکنند و بعد چاپ میشود، شاید خیلی عجیب باشد که مثلاً یک نویسندهای برای اینکه کتابی بنویسد، ۱۵۰۰ جلد کتاب بخواند. اصلاً شاید تصوّرش برایمان ممکن نباشد. ولی خب، ما هدایت را هم داشتیم که میبینیم در خاطراتش مدام سعی میکرده است که با آخرین نحلههای فکری و اندیشهگانی روبرو بشود، مواجه بشود، و آن نویسندهای که کالوینو در این کتاب اسمش را میبرد که همچین کاری کرده است، شاید اسمش را شنیده باشید، گوستاو فلوبر است، در مورد یکی از آثارش ۱۵۰۰ جلد کتاب خوانده است و اصلا ًکالوینو اعتقاد دارد، این که میگویم وقتی کالوینو را بخوانید و دقیق بشوید روی کلماتش، حوزههای مختلف فکری قرن را در کلماتش پیدا خواهید کرد، به این خاطر که اصلا ًخود کالوینو همین اعتقاد را دارد. یعنی می گوید که نویسنده باید اینطور باشد، باید کنجکاوی داشته باشد. متأسّفانه خیلی از نویسندهها، خیلی از این کسانی هم که گفتم با نشریّات در مورد بزرگان علم و دانش و ادبیّات مصاحبه میکنند و زیر سؤال میبرند، اصلاً کنجکاوی ندارند. که این خیلی بد است!