ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

سخنرانی “ایتالو کالوینو‌؛ جهان ناموجود،جهان بی نشان” (۱۲)

سخنران: دکتر فرزام پروا

تاریخ: ۹۴.۱۱.۲۰

محل:  تالار کمال دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران.

پیاده کننده: هدا لایق

مطابقت دهنده: صدف کارخانه چی

قدری از جهان ناموجود شوالیه ناموجود گفتم، حالا یک قدری هم از جهان بی‌نشان شهرهای بی‌نشان برایتان بگویم که استعاره‌هایی که در این کتاب به کار رفته است بسیار قدرتمند است، یعنی اینکه بعضی از این شهرها را شما می‌شناسید، یعنی ممکن است مثلاً شما را یاد کسی بیندازد. خیلی است که یک نویسنده‌ای تقریباً تمام شخصیّت‌ها را از داستان خودش حذف کرده باشد، تقریباً، شخصیّت‌های اصلی، و شخصیّت اصلی بشود یک شهر. و بعد شما وقتی آن شهر را می‌خوانید یک دفعه با خودتان فکر می کنید که این که خیلی آشناست. در همین غیاب، یک چیزی هست که هست. یک نیستی را به شما عرضه می‌کند که شما هستی‌هایی را در آن بازمی‌شناسید. در مقدّمه‌اش هم من یک توضیحاتی داده ام که چطور این کتاب، چون کالوینو کتاب دیگری هم دارد که به نظرم برای کسانی که ادبیّات را جدّی‌تر دنبال می‌کنند و همین طور دوست دارند که ارتباط ادبیّات را با شاخه‌های دیگر علوم بدانند، مثلاً دانش‌هایی که در مورد روح و روان و زبان انسان است بدانند، آن هم خواندنش خیلی خوب است. کالوینو خوشبختانه هم منتقد بوده و بنابراین مقالاتی هم دارد هم رمان نویس و داستان نویس بوده است. امّا اگر کسانی هستند که اینجا آمدند و هنوز از کالوینو چیزی نخواندند، پیشنهاد من این است که اوّل آثار آسان‌تر کالوینو، آثار داستانی، مثلاً همین شوالیه ناموجود، شوخی‌های کیهانی این‌ها را بخوانند. هیچ وقت فکر نکنید که اگر شما دارید اثر یک نویسنده را می خوانید، باید ببینید که او دارد دنیا را از چه زاویه‌ای می بیند. اثر یک نویسنده از خودش جدا است. خوب است که ما با نظرات کالوینو هم آشنا بشویم چون نویسنده‌ای است که این چند کتابی را که دارد واقعاً با عرق جبین نوشته است و همه آثارش هم تقریباً به فارسی ترجمه شده است، چون خیلی نویسنده شناخته شده و محبوبی هم هست در ایران. اوّل خود آثار را بخوانید. فکر نکنید که اوّل باید ببینید که نظر کالوینو چیست بعد، چون اثر ادبی مستقل از خود نویسنده حرکت می‌کند. کما اینکه مثلاً من خودم تعجّب کردم که مثلاً کالوینو در یکی از نامه‌هایش راجع به شهرهای بی‌نشان دارد صحبت می‌کند، راجع به این صحبت می‌کند که الآن تقریباً همه شهرهای دنیا شبیه هم شده‌اند، بعد هم معمولاً شما از یک شهری که می خواهید بروید به یک شهر دیگر، کمتر وقتتان گرفته می‌شود تا در همان شهر از یک جایی بخواهید بروید یک جای دیگر. این‌ها همه ویژگی قرن بیستمی است که روی ذهنیّت نویسنده تأثیر خودش را گذاشته است و به صورت کتاب آمده است و به دست ما رسیده است. مثلاً وقتی ارتباط کتاب کالوینو را با این تجربه‌ای که در قرن بیستم هر کسی از موضوع شهر دارد، که حالا یک موضوع جهانی شدن هم هست، واقعاً متأسّفانه همه انگار قسم خورده اند که مثل هم باشند، شهرهای دنیا، شما آن فردیّت و آن امر تکرار ناپذیر که صحبتش بود، متأسفانه الآن در روستاها می‌توانید دنبالش بگردید، شهرهای بزرگ تقریباً با یک تفاوت‌هایی همه شبیه هم هستند. بعد راجع به این شباهت‌هایی که این نویسنده در قرن بیستم، از شهرهای مختلفی که سفر کرده، حالا نیویورک بوده، رم بوده، پاریس بوده، مخصوصاً از این شهرها خیلی تاثیر گرفته و همین طور ونیز، چون که اصولا شهر مارکوپولو ونیز است، در این کتاب آورده است، من خودم که این‌ را می‌خواندم، به نظرم آمد که نه، این کتابی که تو نوشته‌ای، خیلی از این که می گویی بالاتر است که به این تجربه هایت ربط داشته باشد. چون این کتاب خیلی کتاب شاعرانه‌ای است. یعنی اینکه در هر کدام از این شهرها که توصیف می‌شود اوج می‌گیرد، مدام فکر می‌کنید که یک دنیای ماورائی است و وقتی تمام می‌شود می‌بینید که اِ، این ماوراء بغل دست خودتان است. بطن همان چیزی است که مثلاً در همین شهر تهران دارد اتفّاق می‌افتد. مثلاً یکی از توصیفات کالوینو در مورد شهر مردگان است یا شهر موشان است. در همین تهران مان شهر موشان هم داریم دیگر، منتها شرایطش فرق می‌کند. استعاری بخواهیم در نظر بگیریم خیلی از انسان‌ها هستند که آن طرز زندگی را به خود گرفته‌اند.

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی