مرا کرانی مجوی
از گفتن آنچه
در دل دارم
و شکستن حفره های سکون و سکوت
در گلوهای خاموش از فریاد عشق!
زبانم اگر سرود خوان عشق نباشد
سرود خوان چیست؟
من سکوت را
بیهوده نشکسته ام
من غرور را
بیهوده نشکسته ام
من سودا را
بیهوده سر نگرفته ام
من سینه را
بیهوده نشکافته ام
من از زمره زنجیریانم
مرا زنجیر کن
و بدان
که زنجیری نیست
زبان مرا…