همانطور که در عنوان ادب نوشت اورفه پیداست این ادب نوشت برای اهالی خوارزم نوشنه می شود. از آنجا که خوارزم روادید نمی خواهدَ٬ گاه این اتفاق نامیمون می افتد که یکی از غیر خوارزمیان در گشت و گذار روزانه خود گذارش به اینجا می افتد. از آنجا که خوارزم برای غیر خوارزمیان مکانی نامانوس و غریب و حتی دهشتزاست ٬ چنین اتفاق می افتد که غیر خوارزمی نگون بخت سرش به دوران می افتد ٬ از خود می پرسد کجاست آن حدیث حرص و اشک رشک و آوای شکم؟ ٬ رگهای گردن اش متورم می گردد٬ خون به صورتش هجوم می آورد و…
تا اینجای کار که ما اشکالی نمی بینیم. اگر یک غیر خوارزمی بخواهد خشمگین باشد ٬ بایستی در درجه اول از خودش خشمگین باشد که به هشدار ابتدای ادب نوشت – برای اهالی خوارزم – توجه نکرده است. از آنجا که ادب خاص اهالی خوارزم است ٬ اگر چنین کسی خواست نظر بدهد بایسته است که مشخص کند نظر خود را خطاب به بهمن می نویسد یا فرزام ٬ چرا که اگر بی ادبی مخاطب مشخص نداشته باشد٬ بیم آن است که به مقصد خود نرسد…