ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

در باب مقارنه زهره و هور (ناهید و خورشید)

بدرود! زهره بدرود!

خاکستر نشین دوره های غبار!

بدرود!

سفرت بسوی خورشید

نه آخرین سفر

که واپسین گذرت بود

از چشمان من

بدرود! زهره بدرود!

ای خاکستر نشین غریب!

که دامنت را گرفت

سودای پرواز تا خورشید

بدرود!

تا گاهی دیگر و پگاهی دیگر

بدرود!

باش تا خورشید

فروزان شود

بدرود!

که امروز کم شدن چند پرتو خورشید

به چه ارزد؟

خورشید تیره و تار

بر فراز لجنزار

بدرود! زهره بدرود!

ای خاکستر نشین!

عبور نازکت

چهره خورشید را تیره نکرد

بدرود! تو را بدرود!

هم آغوشی خورشید قرین تو باد!

بدرود!

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی