(از تاریخچه تکوین روانپزشکی نوین در ایران– تألیف دکتر هاراطون داویدیان/انتشارات ارجمند)
در گوشه جنوب شرقی ساختمان مرکزی بیمارستان (روانپزشکی ) روزبه درخت ارغوانی بود کهنسال و زیبا، شاخههای جوانی از ریشه درخت جوانه زده قد کشیده و بر زیبایی آن افزوده بودند، تنه درخت رو به خشک شدن نهاده بود. باغبانان بیمارستان تصمیم داشتند تنه درخت را قطع کنند. در یک روز پائیزی باغبانان اره به دست مشغول کار شدند. چند قدم دورتر، زیر درخت دیگری، بیمار مردی چمباتمه زده سرش را با دو دست محکم گرفته بود و گریه کنان التماس میکرد که «نبرید؛ گردنم را نبرید!»