ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

بر مزارم…

بر مزارم مگریید، چو بیایید؛

مرا آنجا نخواهید یافت، به خواب آسایشی.

من آن تندباد بهاری‌ام، وزان و رقصان.

من آن برق نورم، آن یگانه الماس، آن پولکِ در برف.

من آن تاب خورشیدم، بر سبزی گندم.

من آن سبکْ بارانم، در خزان.

بامدادان که خوابتان بر‌آ‌شفت،

من تکانْ تکانِ بال عقابم که

 

«سـوی بـالا شد و بـالاتـر شـد

راست با مهر فلک همـسر شد»

 

آری! من آن کورسوی ستاره‌ام‌، در دل شب تار.

بر مزارم چو بیایید، مگریید.

من آنجا نیستم.

که من نمرده‌ام هنوز.

 

ترجمه این شعر DO NOT STAND AT MY GRAVE AND WEEP  (شاعر نامشخص) را به روان پدرم «مهدی پروا» تقدیم می‌کنم که عاشق شعر «زاغ و عقاب» خانلری بود و مظهر این شعر است، هنوز.

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی