ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

باله برزیلی (برزیل ۲۰۱۴): دستاورد بشر متمدن…

کسی تا بحال پرسیده که علت این همه شوری که جام جهانی در دل ما می اندازد چیست؟ چرا هیچ واقعه رقابتی در جهان چنین شور و غوغایی ایجاد نمی کند؟ بگذارید برایتان بگویم. آیا تا بحال مجلس نقالی ازابیات پرشکوه شاهنامه حکیم فردوسی را دیده اید؟ فکر می کنم شکوه شاهنامه از آن جهت دامن ما را می گیرد که در می یابیم پشت مبارزه و رقابت، تعلیم حکمت و انسانیت هدف قرار گرفته. و این آن زیبایی جاودانی است که همیشه برای روح آدمی کششی پنهان دارد. میل انسان به خونریزی پوشانده و مخفی نشده، حقیقت کتمان نشده، ولی پشت آن جهان والایی هم ساخته شده که در آن از آز و رشک و خشم اثری نیست، و این است که روح آدمی را در آسمانها به پرواز در می آورد. ابداع جام جهانی فوتبال هم  سرودن شاهنامه ای بوده برای تمامی جهان، تا شاهان جنگ افزارهای خونین را کنار بگذارند و در کنار هم به رقابتی انسانی بپردازند. زیبایی فوتبال که روح آدمی را به وجد می آورد، در قیاس با ورزشهای دیگر دقیقا از همینجاست: در این رقابت استفاده از همان بخشی از بدن  ممنوع شده که در طول تاریخ پرفراز و نشیب آدمی و تکاملش از جنگلهای استوایی تا به امروز، بیشترین خون را ریخته: بله! استفاده از دست در این بازی ممنوع است، مگر برای دروازه بان، که کاری جز دفاع ندارد، بنابراین استفاده از دست هم برای او قبحی ندارد. پیام فوتبال پیامی انسانی است: سلاحها را زمین بگذارید، دستهایتان را کنار بگذارید، خون دستهایتان را بشویید.

حال که صحبت فوتبال شد بگذارید از آن سالهای دور هم بگویم که فوتبال هنری بود مانند باله ، مخصوصا آن برزیل جادویی ۱۹۸۲ با آن بازیکنان هنرمندش که در هر بازی درامی زیبا می آفریدند، و همانطور که از بازیگران دراماتیک انتظار می رود مهمترین نقششان را با نقشی تراژیک جاودان کردند: حذفی زودهنگام برای بازیکنانی که زیبایی بازی را فدایی نتیجه نکردند، به رهبری کاپیتانی پزشک، مقاله نویس و مبارز دموکراسی که چگوارا را نصب العین خود قرار داده بود، یعنی دکتر سوکراتس، که زمین خونین را هم مثل زمین سبز فوتبال زودتر از بقیه ترک گفت. آنتیگون هایی که وقتی با حکم کرئون مواجه شدند، لحظه ای در ترک زمین تردید نکردند، در جهانی که زیبایی هنوز یک ارزش بود. و این زیبایی چون امروز تنها در رنگ کفش بازیکنان خلاصه نمی شد.

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی