ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

باد خنک از جانب خوارزم وزان است – یادداشتهای سفر خراسان (۱)- دامغان

دکتر جان

فکر می کنم که مزه واقعی عید بهاری را – اگر به معنای نو شدن باشد – تازه  امسال چشیدم. این سفر خراسان هم در خودش چه چیزها نهفته دارد. واقعا با این سرزمینی که ما داریم نمی دانم چرا به اطراف و اکناف دنیا سفر می کنیم وقتی چنین شگفتی هایی در گوشه گوشه مملکتمان به انتظارمان نشسته اند. می دانی تفاوت سفر در ایران با سفر به جاهای دیگر دنیا چیست؟ حداقل یک تفاوت اساسی وجود دارد: در این سرزمین می توانی هر روز در انتظار حیرت و شگفتی باشی. الکی نیست که نظامی ایران را جان جهان می داند.

یادت هست یک بار راجع به موسیقی شعر حافظ با هم حرف می زدیم و می گفتی با این خ و س و ز هایی که حافظ در کنار هم می آورد انگار که زخمه های تار را برایمان زنده می کند؟

خیز و در کاسه سر آب طربناک انداز                 پیشتر زانکه شود کاسه سر خاک انداز

چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است               بر رخ او نظر از آیینه پاک انداز

حالا فکر کن رفته ای به یک شهر هزاران ساله یعنی دامغان که در اصل به معنی ده مغان بوده، و پس از دیدن قدیمی ترین مسجد جهان که در واقع در ابتدا آتشکده ساسانی بوده و هنوز هم محل راز و نیاز مردم است یعنی مسجد تاریخانه، و دیدار از برج و باروی قدیمی شهر، دنبال یک راه خروج می گردی که سفرت را به سمت شرق ادامه دهی، بعد در یکی از میدانها – یعنی میدان فرهنگ – که اصلا خیلی در نقشه شهر به آن بهایی نداده اند، متوجه مجسمه یک شاعر باشکوه و مغرور می شوی، جلو می روی و می بینی که مجسمه منوچهری دامغانی است. بر سه طرف پایه مرمرین مجسمه اشعار او را نوشته اند. یک دفعه یکی از ابیات دریچه ای می شود و بادی را از سمت خوارزم – شعر ارواح آزاد و گلستانهای روح – به سمت تو می کوچاند:

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است             باد خنک از جانب خوارزم وزان است

و از موسیقی آن (که به اشعار حافظ پهلو می زند) چنان مست می شوی که نمی دانی چطور به شهر بعدی – شاهرود – رسیدی. آیا واقعا کناره خاک سرخ کویر و بوته های فروتن و بی نام آن جای بهتری برای مست شدن از شعر نیست؟ ظاهرا که هم برای مست شدن از شعر جای بهتری است، و هم برای مست شدن از حضور دیگری، و این را از بایزید بسطامی که صد و خرده ای سال پیش از ابوالحسن خرقانی حضور او را بو می کشیده و از آن سرمست می شده می توان آموخت. اما این قسمت دیگر مربوط به بخش بعدی سفرم یعنی شاهرود و بسطام و خرقان است.

فعلا خداحافظ

ب . ب

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی