سلام فرزام
این دفعه می خوام صاف برم سراغ اصل مطلب. حاضری؟ سوالم این است که آنچه اروپا را اروپا می کند در اصل چیست؟ مواظبت از روح دیگران؟ مراقبت از روح خود؟ احترام به حقوق دیگری؟ در نظر گرفتن حقوق برای خود؟ چیست این لامصب؟!(همانطور که می بینی برگشتنم اعصاب برایم نگذاشته است!!)
در شهر لیل، پلاکاردی در محل شهرداری نصب شده بود که رویش نوشته بود:
Il nya pas liberte sil nya pas droit socieux.
یعنی که: آزادی وجود ندارد اگر که حقوق اجتماعی وجود نداشته باشد.
روز بعد هم همین پلاکارد را دیدم منتهی دقت که کردم متوجه شدم که این بار به جای کلمه Liberte (آزادی) کلمه culture (فرهنگ) وجود دارد. می بینی؟ چند دقیقه بایستی فکر کنی تا این کلام عمیق و روشنگر برجانت بنشیند. حالا این را مقایسه کن با جملاتی که شهرداری ما بر در و دیوار می نویسد.
اعصاب می ماند برای آدم؟!! بی خود نبود وانتی پشتش نوشته بود: بنی آدم رو اعصاب یکدیگرند. سعدی کجایی تا بینی!
باز تاریخچه زندگیمو نکشی جلوم دکتر. زیاده قربانت
بهمن