ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

آقای حامد بهداد… گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد…

ترکیب تعصب، جهل و روحیه تخریب دستاوردهای تمدن قطعا ترکیب دلپذیری نیست. اما این ترکیب گاهی در هیاهوهای رسانه ای به متفاوت بودن و شاخص بودن تعبیر می شود، و چه بسا افرادی با این ترکیب نامتجانس شهرتی را هم به هم می زنند، و کسانی با ویژگی های شبیه به خود را به دنبال خویش می کشند.البته که با تاسف بسیار باید گفت این شهرت اغلب باعث می شود بر شدت صفات یاد شده افزوده شود.گاهی تعصب و جهل تا به حدی است که فرد خود را نماینده طبقه ای مانند طبقه هنرمندان می پندارد، و اصلا فراموش می کند که مرز بین هنرمند و پزشک، یک مرز قراردادی است. اصلا به کسانی چون چخوف و ساعدی کاری نداریم. بایستی پرسید مگر پزشکان بزرگ می شود از هنر بی بهره باشند، که هنر درمان چیزی نیست که هیچ استاد و کتابی بتواند آن را به کسی بیاموزاند. و آیا هنرمندان واقعی پزشکان روح و جسم نیستند؟ آیا کافی نیست به قطعه ای از موسیقی بتهون گوش دهیم تا حس کنیم روحمان در آسمان بالاتری می پرد و از رنج های جسممان جدا شده ایم؟ آیا نگاهی به تابلو مونالیزا کافی نیست تا حس کنیم که این جهان با تمام دردهایش، ارزش آن را دارد که انسان جانش را در راه رازهایی بگذارد که لبخند مونالیزا نماینده آنهاست؟ از آنسو آیا یک پزشک نادان با یک هنرمند نادان قابل مقایسه نیست؟ پزشک نادان جان یک فرد را می گیرد، و هنرمند نادان جان و روان جامعه را. آنچه بایستی به بوته نقد کشیده شود نادانی و جهل و تعصبات کور است، فارغ از طبقه افراد. کسی که جنگ بین گروه ها و طبقات را دامن می زند در درجه اول به این علت این کار را می کند که با نفس جهل و تعصب و نادانی مشکلی ندارد، بلکه آن را سرمایه ای ساخته تا آتش نفاق و دشمنی را شعله ور تر سازد، چه در این حالت متاع بی ارزش اش مشتریان فراوان تری را به دنبال خود خواهد کشید.

گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد با طینت اصلی چه کند بد گهر افتاد

آقای محترم! کمی اطلاعات قطعا به کسی ضرری نمی رساند. توصیه می کنم فیلم مسافران (بهرام بیضایی) یا راپسودی آگوست (آکیرا کوروساوا) را ببینید تا دریابید هنرمندان بزرگ، بی طبقه هستند، و در درجه اول برای انسانهای بزرگ احترام قائلند، حالا می خواهد این انسان بزرگ یک پیرزن کم سواد و یا روستایی باشد، یا یک پیرزن شهری مصیبت دیده، کسانی که دنیا را از افقی بالاتر از افقهای معمول انسانهای کوته بین می بیننند، مرگ و زندگی برایشان همین دو روزه دنیا نیست، و وجد بزرگشان آفرینش و طبیعت و معجزه هر روزه است. وقتی این همه فیلم برای آموختن وجود دارد، این همه نادانی دیگر نوبر است.

کوتاه نظر غافل از آن سرو بلند است

  کاین جامه به اندازه هر کس نبریدند

بله! مساله چاپ وارونه عکس بوعلی سینا در روز پزشک در صفحه شخصی خود مساله کوچکی نیست. (البته مساله لایک کردن جماعت نادان خود فاجعه بزرگ تری است!!) بوعلی سینا را به پزشکی که در کار خود احتمال دارد دچار خطای پزشکی شده باشد و در این صورت تاوانش را هم خواهد داد چه کار؟ بوعلی نماینده بی مثال یک تمدن چند هزار ساله است، تمدنی که در هزار سال پیش، پس از تهاجم تازیان، دوباره قد برافراشت، و فردی را به جهان عرضه کرد که در عرصه طب کتاب قانونش بیش از چهارصد سال در اروپا کتاب درسی بود، و کتاب دایره المعارفی شفایش هنوز که هنوز است شفای دل فیلسوفان است، و کتاب نجات اش، نجات روح محرومان از پرتو حق، و کتاب اشاراتش اشارتی کوچک از بحری که او در آن به شنا کردن می پرداخت، کتابی که نمط نهمش در عرفان در آن پایه است که در طی هزار سالی که از تالیف آن می گذرد هنوز کسی نتوانسته بر آن ایراد بگیرد. کسی که در تمدن ایرانی می توانیم به او بنازیم که این سرزمین هم روزگاری چنین فرزندانی داشته، فرزاندانی همسنگ پزشکانی چون ژک لکان و زیگموند فروید، که فیلسوف نبودند، اما به همراه پزشکی، فلسفه و هنر را هم از بیخ و بن دگرگون کردند، که جایی هست که در آن مرزهای قراردادی علوم و هنرها فرو می پاشد، و اگر کسی به آن قله رسیده باشد بر این نقسیم بندی های بچه گانه لبخندی حاکی از تاسف می زند

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی