ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

ناخن تو، طالع من

ناخنهایت را کوتاه نکن

تا عمرم را کوتاه  نکنی

کین تار زندگی

بی زخمه ی ناخنت

زندگی را نمی نوازد

ماهکان ناخنت که طلوع می کنند

روزم آغاز می شود

و شبم

و طالعم

از سودن گونه های سرخ بی گناهت

که هزار قافله بوسه را

بر پرچین های مزار من

به انتظار خشکانده است

در آن مزرع سبز بی نیازی

در آن شیار شیار جالیز نیاکان

در آن خونابه های گرم بر دشت های سرد عشق و رشادت…

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی