ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

مقصود از وجود عالم…

شمس: 

  مقصود از وجود عالم ملاقات دو دوست بود

خوب گویم و خوش گویم. از اندرون روشن و منورم. آبی بودم، بر خود میجوشیدم و میپیچیدم و بوی میگرفتم، تا وجود مولانا بر من زد، روان شد. اکنون میرود خوش و تازه و خرم.

مولانا:

 این بار، شما از سخن شمس‌الدین ذوق بیشتر خواهید یافتن. زیرا که بادبانِ کشتیِ وجودِ مرد اعتقاد است. چون بادبان باشد، باد وی را به جای عظیم برد و چون بادبان نباشد، سخن باد باشد. خوش است عاشق و معشوق، میان ایشان، بی‌تکلفی محض. این همه تکلف‌ها برای غیر است. هر چیز که غیر عشق است، بر او حرام است.

(برگرفته از برگ مهرهای شماره ۱ و ۸ منبع: مقالات شمس و مقالات مولانا/ تصحیح جعفر مدرس صادقی/ نشر مرکز)

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی