…و جایگاه این ابژه (ابژه a یا آگالما) در اقیانوسی دیگر، یعنی اقیانوس آرام است.( همان اشتباهی که حداقل از ۲۴۰۰ سال پیش، از زمان آلکی بیادس (۲)، که سقراط را حامل این ابژه می دانست، همه روزه ابنای بشر مرتکب می شوند). او نمی داند که برای نزدیک شدن به این ابژه، بایستی عرقریزان و خون چکان، از میان سنگ و صخره، “صخره اختگی” که فروید می گوید “گاهی خیش روانکاوی در آن گیر می کند” ، کیلومترها کانال حفر کند. ابژه اشتیاق در اقیانوسی قرار دارد که فاقد کلمه است، و تمام عرقریزان آنالیزان به دلیل آنست که بایستی برای نزدیک شدن به این ابژه، و احاطه کردن خلاء آن، از کلمات استفاده کند، کلماتی که به قول لکان در افتتاحیه تلویزیون (۳)، از بیان “حقیقت” ، که همان حقیقت اشتیاق است، “قاصرند”، و کم می آورند، کلماتی که به “بعد واقع” ، به ماهیان رنگارنگ اقیانوس آرام، به آن تکه از بدن نوزاد که با شیر گرفتن از او کنده شده (پستان) یا اطراف منافذ بدن “آویخته اند”.