ردکردن این

مدرسه لکانی ایرانی

برای تو که گفتی برای تنهایی ام شعر بگو…

– پوست ستبرم را

سوزشی است از آفتاب

درخت به پروانه گفت

پروانه جست زد و رفت

– بگذار سوزش را از آفتاب بداند

نه از پیله های هنوز به پروانه ننشسته

که پوستش را به هوای آفتاب

به پرواز در خواهد آورد

و روحش را …

درخت تنهاست

پروانه تنهاست

تو گویی هیچ وقت بین شان پیوندی نبوده است

جز پیله های به پروانه ننشسته

– پوست ستبرم را

سوزشی است از آفتاب

درخت به پروانه گفت…

 

«برای کسی که پیله های شعر مرا می خواند». غلامحسین خان ساعدی می گفت:

با صد هزار مردم تنهایی          بی صد هزار مردم تنهایی (رودکی)

بهمن  ۸/۶/۹۲

به اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی